برف سنگین بهمن‌ماه امسال و کنسلی پرواز موضوع یادداشت همایون ذرقانی است.

این برف زیبا هرچند مرحمی بر زخم‌های‌ ناشی از آلودگی‌های متراکم و کم‌آبی‌های پی‌در پی بود،

به سبب ناکارآمدی‌های انباشته مدیریتی، زحمت‌های فراوانی هم ایجاد کرد.

همیشه گفته‌ام که ما برای بررسی مسایل با شاخ و برگ‌ها سرگرم بوده‌ و هیچ‌گاه به ریشه‌ها نپرداخته‌ایم.


از آمستردام با هواپیمایی قطر عازم تهران بودم.  توقفی کوتاه در فرودگاه دوحه پایتخت قطر داشتم تا با تغییر پرواز به تهران برگردم.

حوالی ساعت ۱۱ شب در تابلوی اعلانات دیدم که کنسلی پرواز بر روی تابلو قرار دارد.

کارمندان این شرکت هواپیمایی به من گفتند که ممکن است بتوانند پروازی را در ۷.۵ صبح ترتیب دهند.

در چند ساعت بعد اگر این پرواز ممکن نبود هتلی در شهر دوحه اختیار می‌کنند تا در اولین پرواز به سمت تهران حرکت کنیم.

به تدریج هموطنان ایرانی از دیگر شهرهای اروپا آمدند آن‌ها از کنسلی پرواز مطلع شدند و منتظر ماندند.

در پیشخوان پاسخ‌گویی شرکت هواپیمایی قطر عموما کارمندان جوانی را می‌بینید که با احترام و لبخند پاسخ‌گوی مسافران هستند.

مدیران با تجربه‌تر  صحنه گردان هستند و اطلاعات لازم را به این کارمندان جوان می‌دهند

و ارتباط مستقیم با مسافران از طریق این کارمندان جوان صورت می‌پذیرد.

اقامت در دوحه

در مشاهده‌ای اجمالی درمی‌یابید که آنان آموزش کافی در رویارویی با هر نوع مسافری را داشتند.

به محض این که با مسافر مسنی روبرو می‌شدند از او می‌پرسیدند آیا صندلی چرخدار نیاز دارد یا خیر؟

پیرمرد ایرانی با غرور این درخواست را پس می‌زد تا نشان دهد هنوز روی پای خودش ایستاده است.

کارمندان جوان از ملیت‌های مختلف در استخدام شرکت هواپیمایی قطر هستند، به خوبی درک می‌کردند

که هر یک از این مسافران دستکم هفت ساعتی در پرواز بوده و بسیار خسته‌اند.

پس از چند ساعت معطلی در فرودگاه قطر، گذرنامه‌ها را گرفتند و برایمان روادید ورود به دوحه را صادر کردند

تا ساعت ۱۲ ظهر روز بعد در هتلی ۴ ستاره برایمان اتاق گرفتند.

برگه‌ای به دست‌مان دادند که می‌توانیم تا ۲۵۰ ریال قطر هم اگر خوراکی و آشامیدنی نیاز داشتیم استفاده کنیم.

چون همگی خسته بودیم کارمندان جوان اطمینان دادند تا با آرامش استراحت کنیم

و هر زمان هواپیما آماده حرکت بود از طریق پذیرش هتل بیدارمان می‌کنند و در جریان پرواز دقیق هواپیما قرار می‌دهند.

وسیله ایاب و ذهاب از فرودگاه به سمت هتل و برعکس نیز مهیا شد.

گروهی از ایرانیان ساعت ۱۳ به تهران برگشتند و گروهی هم که قصد برگشت به مشهد داشتند تا ساعت ۷ بعدازظهر در هتل ماندند

و  از کنسلی پرواز استفاده کردند تا دوحه را بگردند و خریدی داشته باشند.

کنسلی پرواز
کارکنان هواپیمایی قطر در فرودگاه دوحه در حال رزرو هتل برای مسافران ایرانی هستند که پروازشان به تهران به سبب برف و بوران لغو شد (۸ بهمن ۱۳۹۶)

پرواز به سمت تهران

پرواز با یک ساعت تاخیر به سمت تهران حرکت کرد. خلبان مرتب وضعیت پرواز و سفر را اطلاع‌رسانی می‌کرد.

سرانجام حوالی ساعت ۶ بعد از ظهر به وقت تهران هواپیمایی ایرباس قطر آماده نشست در فرودگاه امام خمینی شد.

از پشت پنجره هواپیما تا چشم کار می‌کرد زمین سفیدپوش بود. برف پس از سال‌ها کم‌ابی، از خجالت ما ایرانی‌ها درآمده بود.

هواپیمای ایرباس پس از چرخی در آسمان، اجازه نشست از برج مراقبت گرفت و با ضربه شدیدی به زمین نشست.

مسافران در شوک بودند. اما به سرعت متوجه شدند که خلبان توانسته هواپیما را به خوبی کنترل کنند و حسابی برایش کف زدند.

خلبان گفت که باید در هواپیما منتظر بمانیم تا در جای پارک قرار بگیرد.

مساله‌ای به نام پلکان

تقریبا دو ساعت در هواپیما ماندیم تا اجازه حرکت هواپیما به سمت پارک صادر شود. و

قتی هواپیما در جای مناسب قرار گرفت، یک ساعت هم معطل ماندیم تا پلکان از راه برسد.

در این مدت سه ساعته خلبان مرتب از مسافران عذرخواهی می‌کرد تا ما را مطمئن کند این معطلی به سبب کارکرد او نیست.

اما پلکان هواپیما که نصب شد دشواری‌های مسافران یکی پس از دیگری آشکار شد.

هنوز یخ‌های انباشته حاصل از برف‌های پی‌در پی بر روی پلکان هواپیما پیدا بود.

خلبان از بلندگو اشاره می‌کرد که مواظب پلکان لغزنده باشید. گویا کارمندان این فرودگاه آن قدر درگیر مسایل دیگر بودند که وقت تمیز کردن پلکان هواپیما را نداشتند.

مسافران خسته می‌خواستند هرچه زودتر از هواپیما خارج شوند. همین نادیده انگاری می‌توانست امکان وقوع حادثه را دوچندان کند.

هر یک از مسافران با چمدان‌های کابین‌سایز و پلاستیک‌های متعدد که از فروشگاه‌های فرودگاه خرید کرده بودند، به سمت اتوبوس هجوم می‌آورند.

درهای عقب اتوبوس که گنجایش پذیرش این تعداد مسافر را نداشت بسته نمی‌شد.

داستان ادامه دارد

در نتیجه از حرکت بازایستاد و همزمان مسافران دیگر در پشت درهای اتوبوس و در سرمای شدید منتظر ماندند تا اتوبوس بعدی برسد.

متصدیان فرودگاه از بیرون درهای اتوبوس را هل می‌دادند

و از داخل نیز مسافران اهرم‌ها را به سمت داخل می‌کشاندند شاید گشایی شود و این درها بسته شود.

مسافران یکی پس از دیگری به این وضعیت اعتراض می‌کردند. متصدیان هم توجیحاتی برای این وضعیت داشتند.

در حین این بگومگوها، اتوبوس دوم از راه رسید و مسافران به شیوه‌ای غیرمتعارف

و البته غیر استاندارد برای فرار از سرما به سمت اتوبوس دوم هجوم آورند و سوار شدند.

اتوبوس دوم به راه افتاد اما مسافران و متصدیان اتوبوس اول هنوز درگیر بسته شدن درها بودند.

اتوبوس سرانجام مسافران را روبروی پلکان باریکی در فرودگاه پیاده کرد.

تا رسیدن به پلکان باریک،  نیز  لازم بود از انبوهی از برف و یخ می‌گذشتیم.

صحنه‌های لیز

کفش‌های خیس مسافران سرانجام بر موزاییک‌های بسیار لغزنده صحن فرودگاه قرار گفت و این جا بود که واقعا می فهمیدید که در ساخت این فرودگاه از موزاییک‌هایی استفاده شده که استاندارد نیست

و هر زمان غفلت می‌تواند نقش بر زمین‌تان کند. پس از عبور انبوه مسافران از دروازه و درج مهر ورود گذرنامه حالا باید منتظر چمدان‌ها می‌ماندیم.

به دلیل کمبود فاحش ریل نقاله، چمدان‌های چند پرواز بر روی یک ریل نقاله گذاشته شده بود.

پراوز فرانکفورت، دوحه و … انبوه مسافران خسته که به انبوه صف‌ها و ناملایمات عادت کرده‌اند

این بار بر گرد ریل نقاله چنبره زده‌اند و هر چمدانی که از راه می‌رسید را با سختی فراوان بیرون می‌کشیدند.

مشکلات خروج از فرودگاه در آن شب برفی و سرد البته تمامی نداشت.

رانندگان تاکسی و ناکامی مسافران

از رانندگان تاکسی که در روزهای عادی برای قاپیدن مسافر از هر روشی استفاده می‌کردند، حالا خبری نبود.

مسافران حالا برایشان طعمه‌ای بودند که با گوشه چشمی برانداز می‌شدند که چه‌قدر می‌ارزند!

مسافران به پرداخت هر قیمتی برای خروج از این وضعیت اسفبار رضایت می‌دادند.

در همین زمان در بلندگو اعلام شد که متروی فرودگاه خط فوق‌العاده دارد و هر یک ساعت و بیست دقیقه یکبار واگن به سمت ایستگاه شهر آفتاب برنامه حرکت دارد.

با این وضعیت ترافیک و قیمت‌های سرسام‌آور، مترو در ساعت ۱۰ شب، فرشته نجات بود.

مسافران داخلی و خارجی با عجله به سمت مترو حرکت کردند.

از بخت خوب ما پنج دقیقه بعد واگن آمد و ما را به سمت شهر آفتاب

و از آن جا البته با توقف‌های طولانی در چند ایستگاه از جمله ایستگاه باقرشهر به خط یک مترو رساند.

کنسلی پرواز
عدم رضایت مسافران از مدیریت نامناسب فرودگاه امام

ایمنی هوایی یک اولویت تمام عیار است اما…

 در صنعت هواپیمایی و فرودگاهی ایمنی بر هر تصمیمی مقدم است و کنسلی پرواز و معطل شدن از الزامات غیرقابل مصالحه در این صنعت است.

بنابراین چنانچه شما ساعت‌ها معطل بمانید و یا با کنسلی پرواز روبرو شوید، بر این که ایمنی پرواز شما به خطر بیافتد ارجحیت دارد.

اما در این جا یک نکته مهم وجود دارد و آن این است

که ناکارآمدی‌های مدیریتی پشت این موضوع پنهان می‌ماند و در این سال‌ها راه حلی برای رفع آن پیدا نشده است.

شب برفی و کابوس معطلی در فرودگاه امام از چنین ناکارآمدی‌های انباشته‌ و ریشه‌دار مدیریتی کشور حکایت داشت.

در همین فرودگاه تصاویری منتشر شد که گردشگران خارجی بر مقوایی نوشته بودند: “ما گرسنه‌ایم”

و یا مسافران داوطلبی که مقوای بزرگی به بالای سر گرفته‌اند که خود را داوطلب برف‌روبی نشان می‌دهند.

بودجه یا مدیریت: مساله این است

وقتی پای صحبت مقامات می‌نشینی آن ها عموما از بلندپروازی‌هایی می‌گویند

که به سبب نبود بودجه امکان تحقق ندارد. در این سو، کسی مسئولیت ناتوانی‌ها را برعهده نمی‌گیرد.

فرودگاه بین‌المللی امام خمینی در بهترین حالت ظرفیت پذیرش ۳.۲ میلیون مسافر در سال را دارد.

به گفته کوروش فتاحی سرپرست شهر فرودگاهی این فرودگاه هم اکنون به ۸ میلیون نفر مسافر خدمات ارایه می‌دهد.

طبیعی است که این عدم تناسب در پذیرش مسافر به پایین آمدن کیفیت خدمات بیانجامد.

بلندپروازی‌های پروازی

مدیران ما شدیدا عادت کرده‌اند بلندپروازی‌هایی را در آینده مطرح کرده و آرزوهای فروخفته‌ای را به عنوان برنامه مطرح کنند.

بی‌مناسبت نیست این آرزوها را مروری کوتاه داشته باشیم. آقای فتاحی گفته است: “فرودگاه امام از یک فرودگاه بین المللی به شهر فرودگاهی تبدیل می‌شود.

درآمدهای غیرهوانوردی را افزایش خواهیم داد و شهر لجستیکی در حال شکل‌گیری است.

وقتی این قابلیت‌ها را با هم جمع می‌کنیم به مفهوم کلان شهر فرودگاهی می‌رسیم پایانه‌ای که قابلیت جابه‌جایی ۹۰ میلیون مسافر را خواهد داشت.” (ماهنامه سفر، شماره ۶۶، شهریور ۱۳۹۶)

جای سئوال دارد مدیریت فرودگاهی که با یک بارش برف و کنسلی پرواز تا این حد نارضایتی را در میان مسافران دامن‌گیر می‌کند چگونه قادر است مسئولیت پذیرش جابجایی ۹۰ میلیون مسافر را بپذیرد.

وقت آن رسیده است که مسئولیت‌پذیری در میان مقامات دولتی، به ویژه فرهنگ عذرخواهی و استعفا  فراگیر شود تا جا برای وجود مدیران کارآمد بیش از پیش هموار شود.


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سوال خود را بپرسید
ارسال از طریق واتساپ