
✍️ همایون ذرقانی
در سرزمین عجایبِ ما، هر چیزی دو تا دارد: دو نرخ بنزین، دو نرخ دلار، دو نرخ آرد، دو نرخ نان… و حالا هم قرار است هتلها، موزهها، پروازها و لبخندهای پذیرش هم «دو نرخی» شوند. چون چه اشکالی دارد آدم از توریست خارجی هم دلار بگیرد، هم لبخند بپاشد؟
زمزمهای جدیدی سر دادهاند که بر اساس آن، اگر شما گردشگر خارجی باشید، باید بلیت پرواز، اتاق هتل و حتی شاید نگاهی از مسئول پذیرش را به نرخ آزاد دلار بخرید. ولی اگر ایرانی باشید و ریال در دست، نگران نباشید! همچنان میتوانید منتظر بمانید تا خدماتِ بیکیفیت و لبخندهای زورکی به شما برسد.
در ظاهر، این طرح خیلی هوشمندانه است. چون میگویند: “از خارجی بگیریم، به داخلی بدهیم”. ولی تجربه نشان داده در کشور ما، وقتی چیزی دو نرخ دارد، به جای آنکه یک تعادل ایجاد شود، یا قاچاق میشود، یا از درِ پشتی ناپدید. کافیست از ماجرای قاچاق بنزین با لوله به آنسوی مرز، یا ناپدید شدن شکر و روغن در دالانهای یارانهای، خاطرهای داشته باشید.
اینبار اما داستان بوی دیگری میدهد. بوی دلار توریست!
شنیدهها حاکیست برخی توراپراتورها که از ورود توریست، نصیبی دلاری دارند، مورد رشک سایر ذینفعان قرار گرفتهاند حالا که آنها دلار میگیرند، چرا هتلها از این نمد، کلاه نبرند؟ پس نرخ اتاق را هم به دلار حساب کنیم. هتلدارها هم با لبخند گفتهاند: ما که چای زعفرانی تعارف میکنیم، سهممان از دلار کو؟
و اینگونه شد که «دلاری کردن مهماننوازی» را کمکم دارند جا میاندازند. البته بدون آنکه کسی بپرسد: آیا مهماننوازی یعنی نرخ خاص برای هرپاسپورت؟
یعنی گردشگر خارجی وقتی به هتل میرسد، متوجه میشود همان اتاقی که همسایه ایرانیاش گرفته با نصف قیمت برای او حساب شده! حس نمیکنید این وضعیت شبیه شهر بازیایست که ورودی برای ایرانیها رایگان است ولی خارجیها باید بلیت ویآیپی بخرند، تازه آنهم بدون ترن هوایی؟
بیایید واقعبین باشیم.
توسعه گردشگری نه با نرخ دولتی و آزاد، بلکه با «نرخ شفاف» و «تجربه منصفانه» ممکن است.
گردشگر دنبال انصاف است، نه اینکه در هر قدم احساس کند چرتکهای دارد نرخ لبخندها را محاسبه میکند.
طرح دو نرخی کردن خدمات گردشگری، نهتنها بوی تبعیض میدهد، بلکه خطر ایجاد یک سیستم پنهانی دیگر را دارد. سیستمی که در آن، خلاقیت جایش را به رانت میدهد، شفافیت قربانی میشود، و مهماننوازی به لبخندی گرانقیمت تبدیل میگردد.
اگر قرار است به توسعه پایدار برسیم، بیایید به جای تعیین نرخ مخصوص پاسپورت، به فکر بازتعریف همین نهادهای نیمبندی باشیم که خدمات را برای همه، با کیفیت و قیمت واقعی ارائه دهند.
یادمان نرود: ما صنعت گردشگری را برای مردم ساختهایم، نه برای نرخسازی دلاری به نفع گروهی خاص.
گردشگر قرار نیست «ارز متحرک» باشد؛ او قرار است «مهمان ما» باشد. همین
بیشتر بخوانید:
- افزایش نجومی قیمت بلیت پروازهای اروپا؛ ارزانترین گزینهها کدامند؟
- گردشگری با طعم یک مشت دلار!
- ارز دو نرخی، نشانه نبود تعادل در کل اقتصاد است