صنايع و هنرهاي دستي ايران بيش از هر بخش ديگري قابليت درآمدزايي براي بخش دهكهاي پايين جامعه به ويژه اقشار روستايي دارد .
با اين وجود بهرهبرداري از اين فرصت اشتغالزايي به دليل سياستهاي نامناسب اقتصادي در كانون توجه قرار نداشته است.
بنا به آخرين برآوردها در اقتصاد ملي ايران در چند سال اخير سهم صنايع دستي در محصول ناخالص داخلي بين 2 تا 5 درصد و به طور متوسط 5/3 درصد بوده است. *
البته اين سهم در مقايسه با سهم صنايع خودروسازي (7/2درصد) و صنايع پتروشيمي (2درصد)، معدن (1درصد) به نسبت بالا و از اين حيث با اهميت است.
در كشورهاي روبهرشد اين سهم بين 8 تا 16 درصد است.
رقابت فشرده در بازار صنایع دستی جهان
کشورهاي رقيب ايران در بازار و توليد جهاني عبارت انداز از چين، هند و تركيه.
به گفته دكتر فريبرز رييسدانا اقتصاددان و پژوهشگر اجتماعي، در دوره 8 ساله دولت احمدي نژاد محصولات ساخت چين در همهي اقتصاد ايران رسوخ کردند.
محصولات صنايع دستي چيني نيز به اقتصاد ملي ايران هجوم آوردند.
به نحوي كه در فروشگاههاي مخصوص اين صنايع در همه نقاط ايران فراگیر شدند.
كساني كه در اين سالها از جادهي كنارهي درياي خزر عبور كردهاند ميتوانند بر اين تغيير و سقوط غمانگيز گواهي بدهند.
بههرحال به جز دورهي پس از سقوط ناگهاني ارزش پول داخلي و بروز تورم شديد، نيمي از ميانه سال 1397(2018) تاكنون، كه سطح مصرف تقريبا در همهي زمينهها پايين آمد،
خريد اين محصولات در اقتصاد ايران ادامه يافت و در مواردي حتي زيادتر هم شد.
با اين مقدمه پرسش ما اين است كه آيا در سالهاي پاياني دهه دوم قرن بيست و يكم
بايد بر افزايش توليد در سرمايهگذاري و تخصيص نيروي انساني در اين رشته پافشاري كرد
يا اين كه اجازه داد اين صنايع به مرگ تدريجي خود ادامه دهند و در كنار آن فشار آورد تا اقتصاد به صنايع مدرن و خاص روي آورد و چرا؟
سهم صنایع دستی در توزیع ثروت
دكتر رييسدانا توضيح ميدهد كه سهم صنايع و هنرهای دستی ایران در كل محصول توليد ملي نميتواند از حد معيني بالاتر برود
حتي اگر اقتصادي مانند ايران مستعد اين فعاليت باشد و پيشاپيش اين سهم در توليد ناخالص داخلي بالا باشد.
او معتقد است: توجه داشته باشيم كه همهي كشورها در صنايع دستي استعداد و پذيرندگي ندارند.
گاه شماري از كشورهاي همسايه يا كشورهاي واقع در يك منطقه جغرافيايي در توليد
برخي از توليدات صنايع دستي مشتركا استعداد دارند اما ايران به طور انفرادي در صنايع دستي داراي استعداد و آمادگي است.
همچنين با معيارهاي اقتصادي كشور ما داراي برتري نسبي در اين رشته است.
به دليل تنوع فرهنگي و اقليمي و پيشينه تاريخي توليد صنايع دستي در ايران
طيف گستردهاي از محصولات زيبا، ظريف و متنوع توليد ميشود كه متاسفانه در سالهاي اخير اين استعداد از حيث كمي و كيفي لطمه خورده است.
صنايع و هنرهای دستي ایران توانايي ايجاد اشتغال را، به ويژه در مناطق روستايي و محروم از رشد صنعتي پيشرفت فني، دارا است.
با اين وصف توصيه نميشود كه براي جمعيت فزايندهي يك كشور هميشه بر عامل اشتغالزايي اين صنايع تكيه شود.
حفظ صنايع دستي كه براي دوره گذار در فرايند توسعه اهميت مييابد،
بيشتر بهخاطر حمايت از هويت فرهنگي كشور بهويژه در جريان فعاليت گردشگري و تبليغات ملي است
و نه به خاطر آنكه اين صنايع ميتوانند موتور بزرگ يا كوچك رشد اقتصادي باشند.
با اين وصف انكار نميتوان كرد كه فعاليت گردشگري، كه يك فعاليت اقتصادي درآمدزا و اشتغالزاي مهم است
و در توزيع مجدد درآمد و ثروت نيز ايفاي نقش ميكند
و ارتباط مثبت تنگاتنگ با توليد و عرضهي محصولات دستي، بهويژه از طريق خريد گردشگران، دارد.
۴۰۰ هزار فعال در حرفه صنایع دستی
دكتر پويا محموديان معاون صنايع دستي آمار شاغلان را كه در سامانه اين معاونت ثبت شده حدود 400 هزار هنرمند برشمرد
كه با احتساب بستگان و خانواده آنها جمعيت گستردهاي را شامل ميشود.
در بحث صادرات در سال 1396 بيش از 281 ميليون دلار صادرات صنايع و هنرهای دستي ایران
بر اساس آمار رسمي گمركات و آن چه از مبادي رسمي و گمركات جمهوري اسلامي خارج شده
به غير از صادرات چمداني و به غير از آمار زيورآلات سنتي به ثبت رسيده است.
محموديان تاكيد دارد كه اگر هر توريستي كه وارد ايران ميشود
بر اساس ضريب اشغال تخت در حدود ميانگين 50 دلار صنايع دستي بخرد، رقم 250 ميليون دلار حاصل ميشود .
گرچه نام ايران در بين كشور صادركننده صنايع دستي در جهان مطرح است
اما باز نميتواند از صنايع دستي و فرش به عنوان تكيهگاه رشد همگاني استفاده كند.
اشتغالزایی حرفه صنایع دستی
فريبرز رييسدانا در این باره چنين توضيح ميدهد: براي ايجاد يك شغل بهطور متوسط در سالهاي 1394 تا 1397 (
بدون در نظر گرفتن تورم ناگهاني و شديد در نيمه دوم سال 1397) در صنايع پتروشيمي به چيزي در حدود 800 ميليون تومان سرمايهگذاري نياز است.
اما براي صنايع دستي اين رقم به حدود 5/17 ميليون تومان بالغ ميشود،
ولي اين جذابيتي نيست كه هدفيابي برنامهريزي و سياست گذاري را به سمت اولويت در صنايع دستي سوق دهد.
رقابت چين و رسوخ آن در بازارهاي جهاني و داخلي نيز آينده ناروشني را براي اين رشته فعاليت رقم زده است.
بنابراين پايين بودن سرمايه مورد نياز براي اشتغال، وجود نسبتا بالاي نيروي كار -و البته بسيار پايينتر از كشور رقيب،
چين، نميتوانند عوامل برانگيزاننده و رشدزا در اقتصاد ملي به حساب آيند.
با اين وصف در چارچوبهاي معين و منطقي اقتصاد ملي ميتواند و بايد از توليد فرش، زيورآلات و صنايع دستي حمايت كند
زيرا حد معيني از اشتغال صنعت فرش ويژه و منحصر به فرد ايراني به اين حمايت نياز دارد.
مروري بر به نقش صنايع دستي در اقتصاد كشور
در سال 1394 كل صادرات غيرنفتي كشور معادل 52/3 ميليون تن و به ارزش 2/42 ميليارد دلار بود.
بدين ترتيب ارزش هر كيلوگرم كالاي صادراتي غيرنفتي كشور برابر با 12دلار بود.
اين رقم معادل يك بيستم تا يك سيام ارزش هر كيلوگرم كالاي صادراتي در كشورهاي پيشرفته است.
در همين سال ارزش صادرات صنايع دستي-
بياحتساب زيورآلات و بياحتساب صادرات چمداني يا همراه مسافر معادل 174ميليون دلار بود.
همچنين در اين سال معادل 12000 تن فرش و صنايع دستي به ارزش 333ميليون دلار از كشور صادر شده است.
اين نشاندهندهي ارزش صادراتي هر كيلوگرم معادل 75/27 دلار است
كه در مقايسه با صادرات كالاهاي صنعتي پيشرفته و دانش پايهي كشورهاي صنعتي پيشتاز،
مانند ابزارهاي دقيق و ديجيتالي مربوط به امور پزشكي و مخابرات،
چيزي در حدود يك صدم (و حتي كمتر) در مقايسه با كل صادرات اين كشورها چيزي در حدود يك سيام تا يك چهلم است.
آمار فروش صنایع دستی
بهطور متوسط براي سالهاي 1394 تا 1396 كل درآمدهاي متوسط سالانه فروش صنايع دستي
(با احتساب هر دلار معادل 10000 تومان) عبارت بوده است از (ارقام به ميليارد تومان):
|