
وقایع بازار ارز و اقتصادی تا حدود زیادی نتیجه سیاستهای حامیپروری است که سردبیر ماهنامه سفر به این موضوع اشاره کرده است. با رونمايي از بسته دوم ارزي، بازار سفر به ويژه حمل و نقل هوايي گرفتار شوك نفسگيري شد. گويا وضعيت اقتصاد مثل بادكنك وصلهپينه شدهاي ميماند كه فشار تورم و مطالبات، جايجاي آن را ملتهب كرده است. جلوي يك شكاف را كه ميبندند، التهاب از جايي ديگر سر باز ميكند.
سهم حمل و نقل هوايي در سال 95 حول و حوش 9 درصد بود و در سال 96 اوج رونق خود را در اين سالها تجربه كرد و به 14.5 درصد رسيد. خطوط هوايي خارجي يكي پس از ديگري به بازار هوايي ايران وارد شدند. تنها دو سال از توافق برجام ميگذشت كه آزادسازي نرخ بليت پروازهاي هوايي هم در دستور كار دولت قرار گرفت و در پي آن به افزايش سه برابر از درآمد عوارض خروج از كشور چشم دوخت. از آن رو كه توجه جدي نسبت به اخطار كارشناسان به اين رويكرد سودمحورانه نداشتند، سياستهاي آزادسازي را قيممابانه ادامه دادند.
ارزهای رانتآفرین
سرانجام ارز دستوري 4200 تومانِ آقاي جهانگيري نيز رانتافرين شد
و سواستفادههايي را ايجاد كرد كه همه ميدانيم و نقل هر مجلسي است.
حالا در چشمانداز بسته دوم ارزي يا به عبارت ديگر تصميم دوم دولت،
افسار ارزهاي خارجي هنوز مهار نشده و اقتصاد تب شديد دارد.
مقاماتي در دولت خشنودند كه دستكم نياز كالاهاي اساسي جامعه را تامين كردهاند.
بازار سفر اما به مانند دهها بخش رها شده در بازي عرضه و تقاضا، گرفتار تلاطم است.
قيمت بليت هوايي در برخي مسيرهاي خارجي به سه برابر رسيد
و در پي آن شركتهاي هواپيمايي داخلي نيز افزايش قيمتها را اعلام كردند.
بايد بدانيم وضعيتي كه در آن به سر ميبريم نتيجه سياستهاي ولنگارسازی و حامیپروری گذشته است.
لازم است در تحليل چنين اتفاقاتي تنها شخص آقاي رييس جمهور را در كانون انتقاد قرار نداد هرچند كه او در نهايت مسئول دولت است
و پاسخگوي اتفاقاتي كه موجب شد از ارزش پول و ثروت مردم به ميزان قابل توجهي كاسته شود.
لایههای پنهان تصمیمسازی
اما، لايههاي دروني تصميمسازي معمولا پنهانند و سهم آنها در بروز وقايع، اين چنين آشكار ميشود، آنها حاميپرورانند
كه گاهي در قالب مشاور و برنامهريز و گاهي اقتصاددان و سياستمدار، اتفاقاتي را رقم ميزنند كه در ظاهر جلوه موجهي دارد اما نتايج ناگواري در جامعه پديد ميآورد.
اين دولت، دهها كميته مشورتي دارد و خروجي آن وضعيتي است كه در آن به سر ميبريم.
با بخش خصوصي كه صحبت ميكنيم عموما از اينكه نظراتشان در تصميمگيريهاي درست تاثيري ندارد، گلايه دارند.
نمونههايي از اين موضوعات را در همين شماره، هيات رييسه انجمن دفاتر خدمات مسافرتي هوايي و جهانگردي ايران براي خوانندگان ماهنامه بازگو كردهاند.
دولت اگر بهراستي به دنبال ايجاد همگرايي ملي است، از سياستهاي حامیپروری پرهيز كند و مراقب باشد تا گرفتار تله بياعتمادي نشود.
خطر بياعتمادي آنجاست كه به سختي ميتواند از آن دسته كارهاي خوب و تصميمات درستاش نزد افكار عمومي دفاع كند
و هر سخني كه از مقامي گفته ميشود ميتواند به انتظارات تورمي دامن بزند.
پيش شرطهايي براي مصون ماندن از تلهي فلجكننده بياعتمادي در جامعه وجود دارد
كه نظام اداري سالم و مسئول، نهادهاي مدني ناظر، بخشي از آن است
و به واسطه آن ميتوان برنامههاي توسعهاي را در مسير صحيح مديريت كرد.